اظهارات مادر کیان نیک پور در باره مرگ فرزندش
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۳۰۰۰۲
به گزارش صدای ایران،فارس نوشت: خانم مولایی مادر کیان معتقد است فرزندش را ماموران کشته اند. او می گوید ماموران برای امنیتشان به آنها توصیه کرده اند که به سمت اغتشاشگران نروند و هنگامی که دور زدند همان ها به ماشینشان تیراندازی کرده اند.
در حوادث تلخ سه روز گذشته حدود ۲۲ نفر از مردم و نیروهای حافظ امنیت توسط تروریستها و اغتشاشگران کشته و شهید شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شواهدی از قبیل اظهارات افراد حاضر در میدان، فیلمهای دوربین مدار بسته که دقایقی قبل از حادثه موتور سوارهای مسلح را در حال تیراندازی به دوربینها برای از کار انداختن آنها نشان می دهد و اطلاعات اولیه از بازداشت شده هایی که گفته شده در حین فرار از مرز دستگیر شده اند بر تروریستی بودن عملیات گواهی میدهد.
اما خانم مولایی مادر کیان معتقد است فرزندش را ماموران کشته اند. او می گوید ماموران برای امنیتشان به آنها توصیه کرده اند که به سمت اغتشاشگران نروند و هنگامی که دور زدند همان ها به ماشینشان تیراندازی کرده اند.
پلیس بارها اعلام کرده است که در اغتشاشات از سلاح جنگی استفاده نمی کند. از ادعای خانم مولایی نیز هیچ سندی منتشر نشده است درحالی که چنین اتفاقاتی منطقا نمی تواند توسط دوربین موبایل های چند صد نفر از حاضرین که در میدان بوده اند ثبت نشده باشد.
برخی در فضای مجازی اظهارات خانم مولایی را ناشی از القای ضدانقلاب در لحظات اولیه این واقعه دانستند و آن را با اظهارات خلاف واقع پدر مهسا امینی که گفته بود دخترش هیچ سابقه بیماری نداشته مقایسه کردند و برخی دیگر نیز با اشاره به مطالب صفحه خانم مولایی ادعای وی را متاثر از صفحات ضدایرانی مثل صفحه رژیم صهیونیستی که توسط وی فالو شده بود، ارزیابی کردند.
رسانه های ضدانقلاب از دقایق اول این حادثه آن را به مانند عملیات تروریستی شاهچراغ به جمهوری اسلامی نسبت دادند اما چند ساعت بعد داعش با انتشار اسنادی این دروغ ضدانقلاب را بی اثر کرد.
به گفته پلیس تا کنون ۱۱ نفر در ارتباط با حادثه تروریستی ایذه دستگیر شده اند و بزودی حقیقت این ماجرا نیز روشن خواهد شد.
روایتی دیگر از حادثه
به گزارش تسنیم، در دقایق اولیه پس از این حادثه، اکانتها و پیجهای متعدد ضدانقلاب که در روزهای گذشته ضمن فراخوان برای ایجاد اغتشاشات، خواهان حضور مسلح افراد در اغتشاشات شده بودند، با خوشحالی اعلام کردند که راکبان موتورسیکلت موفق شدند چند مامور و بسیجی در ایذه را هدف قرار دهند و حتی برهی از آنها برای تایید ادعای خود به اخبار رسانههای رسمی جمهوری اسلامی ایران استناد کردند.
اما با گذشت زمان و مشخص شدن هویت و سن شهدای این حادثه که نشان میداد از کودک تا مرد مسن و از شهروند عادی تا نیروهای حافظ امنیت بین شهدا حضور دارند به ناگاه خط روایی اکانتهای ضدانقلاب تغییر کرد و مدعی شدند این ترور کار نظام است! توییتها و تصاویری که از این ادعاها منتشر کرده بودند را پاک کردند اما گاف آنها به قدری فاحش بود که مانع این نشد.
نکته قابل تامل دیگر این است که پس از ترور در ایذه، دقیقا به همان شیوه، تیم تروریست موتورسوار در حاشیه اصفهان چند مامور را به رگبار بستند اما اینبار رسانهها و فعالان مجازی ضدانقلاب با توجه به اینکه مطمئن بودند اهداف شهروند عادی نبودند و از نیروهای حافظ امنیت هستند، دیگر مدعی نشدند که این ترور کار نظام است.
یکی از روایتهای پربازدید از حادثه مربوط به مادر کیان ، کودک شهید حادثه تروریستی ایذه است که اظهاراتش دو محور اصلی دارد. اول اینکه میگوید به همسرم گفتم ساعت 6 تیراندازی شروع میشود! و اگر از کمربندی برویم بهتر است. و در جای دیگر میگوید وقتی در محل حادثه از مقابل نیروهای پلیس عبور کردیم، به ما گفتند برگردید و وقتی برگشتیم، ماشین به رگبار بسته شد.
درباره ادعای اول مادر کیان مشخص نیست او از کجا میدانسته ساعت 18 تیراندازی شروع میشود! همین موضوع مباحث مختلفی درباره سایر اقدامات مادر کیان پدید آورده اما شاید یک احتمال هم این باشد که منبع او، پیجی در اینستاگرام به نام "قیام ایذه" بوده که هم از شروع اقدمات مسلحانه در این روز خبر داده بود و هم لحظاتی پس از ترور، با خوشحالی اعلام کرد راکبان دو موتورسوار اقدام به کشتن تعدادی بسیجی کردند اما پس از مشخص شدن واقعیت ماجرا و حضور یک کودک بین شهدا، به سرعت خط روایت تغییر کرد هرچند نهایتا به دلیل گافهای محرزی که داده بود، این پیج به طور کامل حذف شد.
درباره دیگر ادعای مادر کیان؛ او میگوید وقتی از مقابل ماموران عبور کردیم پس از مسافتی به ما گفتند برگردید، وقتی برگشتیم به سمت خودرو تیراندازی شد....
این سخن مادر کیان اما بیش از اینکه ادعای او یعنی کشته سدن پسرش به دست نیروهای انتظامی را اثبات کند، خلاف آن را نشان میدهد. زیرا اگر ماموران به هر دلیلی و با هر شکلی قرار بود جلوی آنها را بگیرند همان ابتدا میتوانستند این کار را انجام دهند و از سوی دیگر همانطور که خودش میگوید هنگام عبور آنها از مقابل نیروهای پلیس، آنها یک طرف خیابان ایستاده بودند در حالی بین افرادی که مورد هدف تروریستها قرار گرفتند، نیروهای پلیس هم هستند و همین بخش موید این است که وقتی خودروی پدر کیان از مقابل جماعت اغتشاشگر دور میزند و به سمت نیروهای پلیس بازمیگردد، آتش و تیراندازی تروریستها هم شروع میشود و در این بین کیان پیرفلک نیز به شهادت میرسد.
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: حمله تروریستی ایذه نیروهای پلیس خانم مولایی مادر کیان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۳۰۰۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لشکرگاه افراسیاب در کدام نقطه تهران بود؟
همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: روزگاری دولاب نه محلهای در شرق تهران، بلکه بزرگترین آبادی اطراف تهران به شمار میرفت. گسترهای وسیع که با چهار محله دولاب بالا، دولاب پایین، میان و عسگری شناخته میشد و پر بود از اراضی کشاورزی و باغهای سرسبز.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
سید تقی هاشمی دولابی، یکی از اهالی قدیمی دولاب، در باره حدود دولاب کهن میگوید: «اگر آبادی بزرگ دولاب را با تقسیمات شهری امروزی قیاس کنیم، دولاب تاریخی تمام منطقه ۱۴، بخشهایی از مناطق ۱۳ و ۱۵ را دربرمیگیرد. اما تا دوران صفویه آبادی بزرگ دولاب روستایی وسیع از توابع ری بود و در همسایگی تهران قرار داشت و از جنوب به ری و از شرق هم به کوههای دوشان تپه که کشاورزان قدیمی دولاب به آن کوهسپاه میگفتند میرسید.»
دولاب علاوه بر این که آبادی بزرگی بود در بیخ گوش تهران قدیم، قدمت بسیار داشت تا جایی که به گواه منابع مکتوب این آبادی از تهران نیز قدیمیتر است. علیرضا زمانی، تهرانپژوه، در اینباره میگوید: «رد پای نام دولاب در بسیاری از وقایع تاریخی و منابع مکتوب دیده میشود؛ از لشکرگاه افراسیاب در اساطیر باستانی ایران تا حمله محمود غزنوی به ری. با این بیان قدمت زندگی در دولاب از تهران هم بیشتر است و میتوان گفت که قدمت این آبادی به بیش از هزار سال میرسد. گواه این مدعا دانشمندی به نام ابوالبشر دولابی است که هزار و ۲۰۰ سال پیش در دولاب که روستایی در مجاورت ری بود زندگی میکرد.»
نام دولاب اگرچه با تاریخ تهران و ری گره خورده، اما در نقاط مختلف کشور نیز نامی آشناست؛ چرا که در شهرهای مختلف ایران از اصفهان تا قشم و کامیاران هم محلههایی به همین نام وجود دارد. برای رمزگشایی از این ماجرا باید سراغ ریشه نام دولاب و وجه تسمیه آن برویم. هاشمی در اینباره میگوید: «واژه دولاب از دو واژه «دلو» و «آب» ساخته شده. دلو یعنی سطل بزرگی که در گذشته با چرم دوخته میشد و با آن از چاه آب یا خاک میکشیدند و دولاب هم به جایی میگفتند که با دلو از چاه آن آب بکشند.» زمانی دراینباره میگوید: «دلوآب یا دولاب به تکنولوژی پیشرفتهای در تمدن آبی ایران گفته میشد که در دوران هخامنشی به کار میرفت و از آن به تکنولوژی پرشین ویل هم یاد شده است. از آنجایی که آبادی دولاب زمینهای کشاورزی بسیار داشت که برای آبیاری آن لازم بود با چرخی که بالای چاه قرار میگرفت از دل چاه آن آب بکشند، این نام روی این آبادی ماند و آبادیهای بسیاری در نقاط مختلف کشور هم با همین اسم شناخته میشود.»
کد خبر 850276 برچسبها تاریخ - باستان شناسی محله هویت شهری همشهری محله تاریخ عمومی ایران